چاغداش تاریخ

تۆرکلر اۆچۆن

آرتمیا طلای زنده دریاچه ارومیه 2

+0 به یه ن

بؤلوم : اورمو گؤلی

ارزش اقتصادی آرتمیا

بر طبق اطلاعات موجود عرضه سیست آرتمیا در بازارهای جهانی از سال ۱۹۵۰ از دو منبع آن در آمریکا و یک منبع در کانادا آغاز شد. با گسترش تحقیقات پیرامون آرتمیا و افزایش استفاده های متنوع از آن در آبزی پروری مشکل کمبود سیست آرتمیا نمایان گشت.

اهمیت آرتمیا در صنعت آبزی پروری و مشکلات ناشی از کمبود سیست آن در کنفرانس های prouasoli (۱۹۶۹) FAO در سالهای ۱۹۷۶، ۱۹۷۲ و کنفرانس Asean در سالهای ۱۹۷۷ و ۱۹۷۶ مطرح گشته و به ضرورت استفاده وسیع آن در آبزی پروری در کنفرانس ها جهان آبزیان در سالهای اخیر اشاره شده است.

امروزه تولیدات تجاری سیست آرتمیا از آرژانتین، برزیل، کلمبیا، چین، تایلند وارد بازار جهانی می شود. اما عرضه سیست های نا مرغوب باعث آشکار شدن اختلافات ارزش غذایی گونه ها و سویه های مختلف آرتمیا گشت. لذا مبنای قیمت سیست آرتمیا بر مرغوبیت سیتها از نظر ارزش غذایی خصوصاً از نظر اسید های چرب، غیر اشباع آلی، اندازه و میزان تفریق آنها بستگی دارد. بر طبق آمار در سال ۱۹۹۲ مصرف سالانة سیست آرتمیا حدود ۲۰۰۰ تن برآورد شد که سالانه حدود ۱۵ تا ۲۰ در صد بر نیاز جهانی آن افزوده می شود.

امروزه آمریکا، برزیل و چین بزرگترین تولید کنندگان سیست و بیوماس آرتمیا در جهان می باشند و آمریکا به تنهایی ۷۰% بازار جهانی آرتمیا را دراختیار دارد و سالانه میلیون ها دلار از این تجارت سود می برد. جالب اینکه کشورهای نظیر تایلند و ویتنام بدون دارا بودن زیستگاه طبیعی آرتمیا و فقط با پرورش مصنوعی آن سالانه هزاران تن بیوماس و سیست آرتمیا تولید می کنند.

آذربایجان جنوبی با بر خورداری از بزرگترین زیستگاه آرتمیا یعنی دریاچه ارومیه با وسعت ۶۰۰۰ کیلو متر مربع و نیزبا استفاده از هکتارها زمین غیر زراعی حاشیه دریاچه ارومیه می تواند جهت فعالیتهای تولیدی اقتصادی بسیار سود آور و ایجاد اشتغال برای هزاران نفر استفاده نماید. با توجه به تجربیات بدست آمده در نقاط مختلف جهان به طور متوسط به ازای هر ۱۰۰ هکتار زمین برای پرورش آرتمیا حد اقل ۵۰ نفر کارگر ساده، ۱۰ نفر کارگر آموزش دیده، ۶ نفر کارشناس و یک نفر متخصص می توانند در مزارع پرورش آرتمیا مشغول به کار شوند.

سرمایه گذاری ثابت به ازای هر ۱۰۰ هکتار زمین در حدود دو ملیارد و پانصد هزار ریال بر آورد می شود در حالیکه سالانه می تواند حدود پانزده هزار کیلو سیست خشک و حد اقل ۱۰۰ تن بیوماس آرتمیا تولید کند. با توجه به اینکه ارزش سیست آرتمیا در بازار های جهانی با توجه به کیفیت آن حدود ۱۲۰ تا ۲۰۰ دلار می باشد بنابراین فقط ارزش سیست تولیدی در یک سال با احتساب پائین ترین قیمت در همان سال اول حدوداً یک میلیون و هشتصد هزار دلار معادل پانزده میلیارد و چهارصد میلیون ریال یعنی ۳ برابر کل سرمایه گذاری ثابت و غیر ثابت می باشد. یعنی سود آوری این سرمایه گذاری از همان ابتدا در حدود ۱۰ میلیون ریال به ازای هر صد هکتار زمین در سال بر آورد می شود و بی تردید میزان سود آوری از سال دوم تولید کمتر از ۱۲ میلیارد ریال نخواهد بود.


یازار : تۆرک اؤغلی جمعه 2 بهمن 1394 | باخیش لار (0)

آرتمیا طلای زنده دریاچه ارومیه

+0 به یه ن

بؤلوم : اورمو گؤلی

آرتمیا طلای زنده دریاچه ارومیه

آرتمیا سخت پوست کوچکی است که در آب های بسیار شور زندگی می کند، مشخصات ظاهری این موجود عبارتند از:

- طول بدن آرتمیای بالغ در گونه دو جنسی ۱۰ میلیمتر و در بعضی از جمعیت های بکرزا به ۲۰ میلیمتر نیز می رسد .

- دو چشم مرکب پایه دار، بدنی کشیده، لوله گوارشی کشیده، آنتن های حسی، یازده جفت پای سینه ای، یک جفت چنگک عضلانی (کلاسپر)

فاکتورهای موثر بر رشد آرتمیا

۱- درجه حرات: درجه حرارت قابل تحمل برای آرتمیا از ۴تا۳۵ در جه سانتی گراد می باشد ولی حرارت اپتیمم برای آرتمیا۳۰-۲۰ درجه سانتی گراد است .

۲- شوری: آرتمیا در شوری ۳۴۰ ppt نیز می تواند برای مدت کوتاهی زنده بماند ولی حد بالای تحمل شوری برای آرتمیا ۲۵۰ ppt عنوان شده البته شوری مناسب برای پرورش آرتمیا در استخرهای خاکی ۱۲۰-۸۰ گرم در لیتر است که شوری کمتر جهت تولید بیوماس و شوری بالاتر برای تولید سیست است.

۳- اکسیژن: اکسیژن مناسب برای پرورش آرتمیا بین ۴ تا ۵ بخش در میلیون است.

۴- : PH آرتمیا در طبیعت بیشتر درآبهای قلیایی یافت می شود ولی PH بالای ۹ و کمتر از ۷ برای آرتمیا و زندگی آن مشکل ساز خواهد بود. PH مناسب برای پرورش در استخرهای خاکی و شرایط آزمایشگاهی از ۶.۵ تا ۸ متغیر است.

آرتمیا در دو نوع محیط یافت می شود. دریاچه های داخلی و استخرهای ساحلی نمک، دریاچه های داخلی به سه طبقه تقسیم می شوند: در هر محیطی یک نوع یون فراوانتر است و آرتمیا در همه دریاچه ها با انواع فراوانی از یونها یافت می شود. ترکیب نمکی متشکل ازسولفات و کلراید دارد
آرتمیا نخستین بار در لیمینگتون (انگلستان) در سال ۱۷۵۵ توسط «شلوسر» Schlosser شناسایی شد و بعد از آن تاریخ از بسیاری مکان ها گزارش شد .
اولین گزارش کتبی مربوط به وجود آرتمیا در دریاچه ارومیه توسط شخصی به نام «انتر» Gunther در سال ۱۸۹۹ میلا دی یعنی بیش از یکصد سال پیش ارائه شده است و پژوهشگران آن را «آرتمیا سالینا» Artemia salina نامیدند. اما در سال ۱۳۶۸ هجری شمسی در پی بررسی های دکتر آذری تاکامی مشخص شد که آرتمیای موجود در دریاچه ارومیه گونه ای متفاوت و بومزاد Endemic دریاچه ارومیه است. گونه بومزاد گونه ای است که فقط در یک محل یافت می شود و در نقاط دیگر کره زمین دیده نمی شود. از این رو آن را «آرتمیای دریاچه ارومیه» Artemia urmiana نامیدند .


یازار : تۆرک اؤغلی جمعه 2 بهمن 1394 | باخیش لار (0)

خشکیدن اورمیه و سلامت و بهداشت آزربایجان

+0 به یه ن

بؤلوم : اورمو گؤلی

خشک شدن دریاچه اورمیه و اثرات آن بر سلامت و بهداشت آزربایجان- سامان جهانپور

مدتها است در مورد عواقب خشک شدن دریاچه ی اورمیه در رسانه ها و فضای مجازی هشدار می دهند.یکی از این نگرانی ها که کمتر در مورد آن اطلاع رسانی شده است وضعیت سلامت و بهداشت بعد از خشک شدن دریاچه ی اورمیه است.زمانی که دریاچه ی اورمیه کاملا خشک شود همه ی آن چیزی که در آب دریاچه ی اورمیه حل شده بود و در آب به صورت طبیعی وجود داشت توسط باد به مناطق دیگر منتقل می شود.فلزات سنگین ، آفت کش ها ، نمک و صدها ماده ی دیگر که به صورت بلور و جامد سمی هستند و سلامت مردم منطقه را به شدت تهدید می کنند.

با توجه به اینکه در هشت سال اخیر هیچگونه آماری دقیقی در مورد وضعیت سلامتی مردم حومه دریاچه ی اورمیه منتشر نشده است مجبور شدم دریاچه ی اورمیه را با دریاچه ی آرال مقایسه کنم و با کمک مقالاتی که در مورد دریاچه ی آرال و وضعیت سلامت مردم ازبکستان وقرقیزستان ( دو کشور همسایه ی دریاچه ی آرال ) بعد از خشک شدن دریاچه منتشر شده است تصویری از وضعیت سلامتی و بهداشتی مردم در سال های بعد از خشک شدن دریاچه در ذهن شما ایجاد کنم.

با خواندن این نوشته متوجه خواهید شد که چرا دریاچه ی آرال را برای تحقیق و نوشته ی خود انتخاب کرده ام.سیاست های دولت وقت در اتحاد جماهیر شوروی شباهت زیادی با سیاست های دولت جمهوری اسلامی دارد.دلایل مسدود و منحرف کردن رودخانه ها هم شباهت زیادی با دلایل دولت ایران دارد.دلایلی که دولت شوروی در زمان خود فکر می کرد برای کشور رونق اقتصادی به بار خواهد آورد اما در طول مدت ۴۵ سال ضرر هنگفتی در حوزه اقتصادی و سلامت به دولت ها و مردم وارد آورد.

دریاچه آرال در منطقه ی آسیای مرکزی و بین دو کشور جدا شده از شوروی سابق یعنی ازبکستان و قرقیزستان قرار دارد و قبل از احداث سد ها و منحرف کردن رود ها مساحتی بالغ بر ۶۶۰۰۰ کیلومتر مربع از منطقه را به خود اختصاص داده بود و شامل ۱۰۹۰ مترمکعب آب می شد و در مناطقی عمق آن به ۷۸ متر می رسید.

در دهه ی ۶۰ میلادی اتحاد جماهیر شوروی نیز مانند دولت جمهوری اسلامی با بهانه ی کشاورزی و صنایع مسیر دو رود اصلی سیراب کننده دریاچه ی آرال را منحرف و مسدود کرد.از دهه ۶۰ میلادی در اثر سیاست غلط دولت وقت دریاچه ی آرال رفته رفته خشک شد و امروزه به جای دریاچه ای که روزی لقب چهارمین دریاچه ی بزرگ دنیا را یدک می کشید صحرایی به جای مانده است.

در آن زمان نیز گروه های محیط زیستی به سیاست های دولت شوروی اعتراض می کردند که خشک شدن دریاچه آرال اثرات زیانباری بر وضعیت محیط زیست و سلامت مردم منطقه خواهد داشت اما دولت به این اعتراض ها بی توجه بود چرا چون وضعیت اقتصاد منطقه بهبود یافته بود.

برای مثال آبی که با منحرف کردن مسیر رودها به دست آمده بود دربین بخش های مختلف تقسیم شد. ۸۱٫۶ درصد به قسمت کشاورزی ، ۸٫۲ درصد به بخش صنایع ، ۶٫۵ درصد مصرف شهری و آب آشامیدنی ، ۳٫۵ درصد پرورش ماهی و شیلات ، ۰٫۲ درصد نیز به بخش دامداری و دامپروری رسید.

در اثر همین رونق اقتصادی مقطعی جمعیت حومه دریاچه به ۵۰ میلیون نفر رسید که شاهد رشد ۱۶۰ درصدی بود از طرفی دیگر صنایع فلزی با رشد ۲۰۰ درصدی ، صنعت کشاورزی با رشد ۱۷۰ درصدی و مراکز تولید برق از ۱ به ۱۲ مرکز رسید که در نوع خود بی نظیر بود.از طرفی صنعت تولید پنبه که در زمان اتحاد جماهیر شوروی به طلای سفید مشهور بود نیز با رشد بی سابقه ای مواجه شد. اما همه ی این پیشرفت ها مقطعی بود زیرا با خشک تر شدن دریاچه اثرات زیانبار زیست محیطی و بهداشتی هزینه ی سنگینی روی دست دولت ها گذاشت.حجم آب از دهه شصت تا دهه نود ۶۰۰ متر مکعب کم شد و شوری آب از ۱۰۰۰ پی پی ام به ۳۰۰۰ پی پی ام رسید.

دولت شوروی بعد پس روی آب در سواحل دریاچه ی آرال طرح هایی برای نجات دریاچه پیشنهاد و انجام داد اما همه ی این طرح ها با شکست روبرو شدند.یکی از این طرح ها انتقال آب از رود های جنوب سیبری و روسیه به دریاچه ی آرال بود.

اما بخش اصلی که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت حوزه سلامت است.در اثر خشک شدن دریاچه آرال انواع بیماری ها در طول ۴۵ سال در منطقه شایع شد.این بیماری ها دلایل بسیاری داشت.

فلزات سنگین و نمکی که به صورت طبیعی در آب دریاچه بود بعد از خشک شدن دریاچه به صورت بلور و کوکتل درآمد.مواد شیمیایی که توسط کارخانجات در زمان اتحاد جماهیر شوروی به آب دریاچه رهاسازی شده بود.صنایع ساخت سلاح های بیولوژیکی و شیمیایی که در جزایر دریاچه وجود داشت که در اثر پاکسازی نادرست و غیر اصولی توسط باد و خزندگان به مناطق مختلف منتقل شده بود.یکی از مهمترین این سلاح ها نیز سلاح بیولوژیکی سیاه سرفه بود که توسط مار ها و جوندگان به روستا های اطراف منتقل شد.

در طول این ۴۵ سال بیماری های بسیاری در منطقه شیوع پیدا کرد که هزینه ی گزافی را به دولت ها و خانواده ها تحمیل کرده است. این بیماری ها از طرفی در اثر سموم بود و از طرفی به خاطر فقر بهداشتی منطقه بود.بیمارستان های غیر استاندارد و غیر بهداشتی.

باید قبول کنیم بسیاری از مناطق آذربایجان شرایط بهداشتی خوبی ندارند.ظرفیت بهداشتی آذربایجان بعد از شیوع بیماری ها در اثر خشک شدن دریاچه ی اورمیه قابلیت پاسخ گویی به نیازهای بهداشتی را ندارد برای مثال زلزله ورزقان را به یاد بیاورید بسیاری از مناطق بیمارستان نداشتند باقی بیمارستان ها هم فرسوده و قابل استفاده نبودند.با این ظرفیت بهداشتی و امکانات هیچ کاری نمی توان در مقابل بیماری هایی که احتمال دارد بعد از خشک شدن دریاچه اورمیه شیوع پیدا کنند انجام دهیم.

اصلی ترین عامل بیماری گرد و غبار حاوی سموم بود. به گفته کارشناسان سازمان بهداشت جهانی و سازمان پزشکان بدون مرز که بیشترین آمار این مقاله از گزارشات آنها گرفته شده است این گرد غبارها باعث بیماری های سیستم ایمنی ، انواع سرطان ، مرگ و میر نوزادان و کم خونی ، هپاتیت و ده ها بیماری کشنده شدند .برای مثال چند مورد از بیماری هایی که در آن زمان شیوع پیدا کرد ذکر می کنم و بعضی از بیماری ها که احتمال دارد بعد از خشک شدن دریاچه ی اورمیه نیز در آذربایجان شیوع پیدا کند ، توضیح خواهم داد.
۱-تغییرات در تولید مثل و رشد جنین :

بعد از خشک شدن دریاچه آرال مرگ و میر نوزادان به شدت افزایش پیدا کرد .سدیم بی کربنات ، سدیم کلراید ، سدیم سولفات که به صورت محلول در آب هیچ خطری نداشتند حالا توسط باد به همه جا منتقل شده بود که از مهمترین سم ها بودند.این سم ها در خون زنان حامله به مشتقات دیگری تبدیل می شدند که اثرات سوء بر جنین می گذاشت.در پلاسمای خون زنان حامله مقادیر بالایی از سموم ارگانوکلره (ﺷﺎﻣﻞ ﻟﻴﻨﺪان، ﻫﭙﺘﺎﻛﻠﺮ، آﻟﺪرﻳﻦ، دﻳﻠﺪرﻳﻦ و ددت) و آفت کش ها دیده می شد:

(HCB) – ( -HCB) – (pp-DDE) – (pp-DDT)

این سموم در خون زنان حامله انباشته می شد و صدمات جبران ناپذیری به جنین می زد برای مثال از هر بیست کودک یکی معلولیت ذهنی داشت.در طول این ۴۵ سال تعداد کودکان متولد شده که از نظر ذهنی و یا جسمی معلولیت داشتند به شدت افزایش یافت.

از طرفی همین سموم که توسط باد در گرد وغبار حمل و به بدن افراد منتقل می شدند باعث افزایش نا باروری در میان زوجین شده بودند. بر طبق تحقیقی میزان آمار ناباروری در طول ۴۵ سال از ۳۵ درصد به ۶۸ درصد افزایش پیدا کرده است.
۲٫بیماری سل مقاوم به دارو – MDR-TB

بیماری سل مقاوم به دارو در اثر استفاده غیر اصولی دارو و آنتی بیوتیک به وجود می آید.در آن زمان شرایط بهداشتی منطقه مساعد نبود و مردم بعد از مبتلا شدن به بیماری سل در اثر استفاده نادرست دارو و رعایت نکردن اصول بهداشتی شرایطی در بدن خود به وجود می آوردند که باکتری سل (توبرکلوسیس) نسبت به دارو مقاوم شود.که همین مقاوم شدن باکتری را می توان به وجود آمدن بیماری جدیدی تعریف کرد.در بخشی از کشور ازبکستان به نام مویناک بیماری سل نسبت به قبل ۷۰ درصد افزایش پیدا کرده بود. امروزه منطقه ی کاراکالپاکستان کشور ازبکستان که جمعیتی بالغ بر ۱٫۵ میلیون نفر را شامل می شود یکی از بالاترین آمار ابتلا به بیماری سل مقاوم به دارو را در جهان دارد. بر اساس تحقیقی که توسط سازمان پزشکان بدون مرز انجام گرفت ۳۰ مورد جدید بیماری سل مقاوم به دارو در این منطقه کشف شد.
۳٫بیماری آنمی یا کم خونی

کم خونی در مناطق تحت تاثیر خشک شدن دریاچه نیز به شدت افزایش پیدا کرده بود.بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی و سازمان پزشکان بدون مرز در منطقه کاراکالپاکستان کشور ازبکستان ۸۷ درصد نوجوانان ، ۹۱ درصد دختران و ۹۹ درصد زنان باردار از کم خونی رنج می بردند. کم خونی در زمان حاملگی می تواند باعث بروز بیماری های سیستم ایمنی و بیماری های مغزی در نوزاد شود و احتمال تولد پیش از موعد و ناقص زیاد است کم خونی در مادر با افزایش بروز کم خونی کودک طی سال اول زندگی همراه است. همچنین کم خونی به ویژه در سه ماهه اول و دوم بارداری با افزایش زایمان زودرس و زایمان نوزادی با وزن کم همراه است. رابطه بین کم خونی و وزن تولد مورد بررسی قرار گرفته است. در چند مطالعه، هموگلوبین بالا معمولا نشانگر کمبود افزایش در حجم پلاسما است که خطر وزن کم نوزاد هنگام تولد را افزایش می دهد. همچنین در چندین مطالعه رابطه کم خونی مادر با زایمان زودرس مشخص شده است و نشان داده شده است آنمی در هفته ۱۳ تا ۲۴ حاملگی خطر احتمالی زایمان زودرس و وزن کم نوزاد هنگام تولد را ۱۸۱ تا ۷۵۱ بار افزایش می دهد. در تعدادی از مطالعات رابطه ای بین کم خونی مادری و نمره سلامتی نمره آپگار پایین نوزادی نشان داده شده است. مشخص شده نوزاد مادری که آهن کمکی دریافت نکرده حدود ۵۰ درصد شانس بالاتر مرگ و میر را در سال اول زندگی دارد.
۴٫بیماری های تنفسی در اثر گرد و غبار

ذرات درشت گرد وغبار حداکثر می‌توانند به داخل بینی، دهان و حلق راه پیدا کنند اما ذرات ریز می‌تواند به اعماق بیشتر و نواحی حساس مجرای تنفسی و ریه نفوذ داشته باشند.نوزادان، کودکان و نوجوانان، سالخوردگان، افراد مبتلا به بیماری‌های تنفسی مانند آسم، برونشیت، آمفیزم و بیماران قلبی نباید در معرض پدیده گرد و غبار قرار بگیرند.

ریزگردها ضمن تشدید خطر مرگ تنفسی و آسم، سبب بروز دیگر علایم تنفسی از قبیل سرفه می شود. این گرد و غبار، سبب واکنش های خود به خودی قلب، افزایش ضربان قلب، کاهش میزان انعطاف پذیری قلب و افزایش بی نظمی های قلبی می شود.

یکی دیگر از بیماری ها نیز که در اثر گرد غبار به وجود می آید بیماری سیلیکوز است.

سیلیکوز یک بیماری است که به شش ها آسیب می زند و می‌تواند کشنده باشد. این بیماری در اثر نفس کشیدن از ذرات کوچک گردو غبار دارای مواد سیلیکایی ایجاد می‌شود. این ذرات که اغلب از گرد و غبار هم کوچکترند و با چشم دیده نمی‌شوند در حین تنفس وارد شش شده و موجب ورم و آسیب به بافت شش میشوند. در اول کار شاید فرد علایمی نداشته باشد ولی کم کم دچار نفس تنگی می شود.این بیماری حتی می تواند با سل ریوی و سرطان ریه ارتباط داشته باشد.
۵٫بیماری های کبد و کلیه و مجاری ادراری مخصوصا سرطان

مردم بدون اینکه متوجه شوند مواد بسیار سمی را در محیطی که زندگی می کنند پخش می کنند اما همین مواد سمی در چرخه ای دیگر وارد بدن آنها شده و صدمات جبران ناپذیری به کلیه و کبد می زنند.با خشک شدن دریاچه آرال منابع آب زیرزمینی شاهد تغییراتی بود.شوری آب یکی ازمهمترین مشکلات روستاییان ساکن منطقه بود.این تغییرات تنها به دلیل نفوذ نمک ها در منابع آبی نبود بلکه مقدار زیادی از فلزات سنگین و املاح مضر برای بدن در منابع آبی نفوذ کرده بود.در چند ماه گذشته شاهد شور شدن چاه های آب در روستاهای نزدیک به دریاچه ی اورمیه بودیم که می تواند نشانه ای بر افزایش بیماری ها باشد.

از دیگر بیماری هایی که بعد از خشک شدن دریاچه ی آرال در منطقه به صورت محسوسی افزایش پیدا کرد می توان به بیماری های زیر اشاره کرد.
۶٫بیماری های آرتریتیک (ورم و اماس مفاصل)
۷٫حصبه
۸٫اختلال در عملکرد غدد درون ریز
۹٫تغییرات عصبی و رفتاری
۱۰٫ سارکوم بافت نرم (سرطان)
۱۱٫ آسیب های پوستی (سرطان)
۱۲٫آسیب های سیستم ایمنی

اما این را هم یاد آور شوم که این مجموعه از بیماری هایی که ذکر کرده ام تنها بیماری هایی بودند که توسط بشر قبل از خشک شدن دریاچه آرال کشف شده بود صدها نوع بیماری ناشناخته در منطقه شیوع پیدا کرد که افراد مبتلا را به کام مرگ کشاند.

این بیماری ها در منطقه دریاچه آرال در اثر بازمانده های سلاح های شیمیایی و بیولوژیکی شوروی سابق اتفاق افتاده بود اما خطر جدی تری مردم دریاچه ی اورمیه را تهدید می کند چون بر طبق گزارشات تایید نشده ای در آب دریاچه ی اورمیه میزان قابل توجهی مواد رادیواکتیو وجود دارد که در صورت خشک شدن کامل دریاچه ی اورمیه و پخش شدن این مواد در منطقه شاهد یک فاجعه بزرگ در حوزه سلامت خواهیم بود که تا نسل ها مردم آذربایجان را درگیر خود خواهد کرد.

یازار : تۆرک اؤغلی جمعه 2 بهمن 1394 | باخیش لار (0)

آنا یارپاق

آرشیو

ایلگی

آختاریش

بؤلوم لر

اۆرك سؤزلری (1)

بۆكۆ (1)

آزربایجان ایفتخاری (1)

سلام برادر فارس من (4)

کسب و کار و درآمد اینترنتی (1)

اورمو گؤلی (6)

بحران هویت (4)

تۆرکی کلمه لر (9)

جنایات فاشیست ها (3)

وارلیق (حقوق مدنی) (6)

اول خرداد قیامی (1)

مناسیبتلر (3)

قاراباغ (4)

فدرالیسم (4)

 

یولداش لار

سون یازیلار

لاغ

نام رنگ ها در تورکی آذربایجان

قیروو آیی نین 25ی موناسیبتینه

“خشک می‌شود” یا “خشکانده می‌شود”

ابعاد بین المللی اورمو

آرشيو

آذر 1393

آبان 1397

بهمن 1394

آذر 1394

بهمن 1393

 

باغلانتی لار

سایغاج

ایندی بلاق دا :
بو گونون گؤروشو :
دونه نین گؤروشو :
بو آیین گؤروشو :
بوتون گؤروش لر :
یازی لار :
باخیش لار :
یئنیله مه چاغی :

ایمکان لار

RSS 2.0